استراتژی ورود به بازار یکی از مهم ترین و چالش برانگیزترین موارد در حوزه کسب و کار است. از نگاه دکتر میثم شکری ساز ورود به بازار یعنی وارد شدن به یک صنعت یا بازار مشخص که با هدف تجارت و تولید سود است. این فرآیند ممکن است به عنوان یک فرصت بزرگ برای رشد و توسعه شرکت ها و برندها مطرح شود، اما همچنین ممکن است با خطرات و تهدیدات جدی همراه باشد.
به گفته دکتر میثم شکری ساز استراتژی ورود به بازار نه تنها در مورد شرکت های نوپا و استارتاپ ها بلکه برای شرکت های بزرگ و برندهای معروف نیز اهمیت دارد. در این مقاله، به تعریف و اهمیت استراتژی ورود به بازار پرداخته و چرایی لزوم برنامه ریزی دقیق در این زمینه را برجسته می کنیم.
استراتژی ورود به بازار چیست؟
استراتژی ورود به بازار نقشه عمل و برنامه ریزی است که یک شرکت یا سازمان برای وارد شدن به یک بازار جدید یا گسترش حضور در بازارهای موجود تدوین می کند. بر باور دکتر میثم شکری ساز این استراتژی ها به شرکت ها کمک می کنند تا با توجه به ویژگی های بازار، رقبا، مخاطرات و فرصت های موجود، اقدامات خود را بهینه ترین شکل ممکن طراحی و اجرا کنند.
اهمیت استراتژی ورود به بازار به دلیل موارد زیر بسیار مهم است:
1. استفاده از فرصت ها: ورود به بازار جدید یا گسترش حضور در بازارهای موجود، فرصتی بزرگ برای رشد و توسعه کسب و کار به شمار می آید. این فرصت ها ممکن است به دلیل نیازهای مشتریان جدید، تغییرات در بازار، یا تکنولوژی های جدید پدید آید.
2. رقابت باز: رقابت در بازارها به چالش های جدی برای شرکت ها تبدیل می شود. استراتژی ورود به بازار به شرکت ها کمک می کند تا با رقبا رقابت کنند و از آنها پیشی بگیرند.
3. مدیریت ریسک: تدوین یک استراتژی ورود به بازار برای شرکت ها این امکان را می دهد که مخاطرات مرتبط با ورود به بازار را شناسایی کرده و مدیریت کنند. این به شرکت ها کمک می کند تا از خطرات احتمالی مالی یا سازمانی کاسته و به سمت موفقیت حرکت کنند.
4. تبیین هویت برند: ورود به بازارها می تواند به تبیین و تقویت هویت برند کمک کند. شرکت ها می توانند با عرضه محصولات و خدمات جدید به بازار، هویت برند خود را بهبود ببخشند و به شناختگری بیشتری دست یابند.
پلن ورود به بازار
پلن ورود به بازار یک سند یا برنامه ریزی جامع است که شرح مراحل و استراتژی هایی را ارائه می دهد که یک شرکت یا سازمان برای ورود به یک بازار جدید یا گسترش حضور در بازارهای موجود باید دنبال کند. به اعتقاد دکتر میثم شکری ساز این پلن می تواند به عنوان یک مسیر مشخص برای دستیابی به اهداف بازاریابی و تجاری مورد استفاده قرار گیرد. در ادامه، به مراحلی که در تدوین یک پلن ورود به بازار باید در نظر گرفته شوند، پرداخته می شود:
- تحلیل بازار:
- تعیین نیازها و تقاضای بازار: باید با دقت نیازها و تقاضای بازار مورد نظر را شناسایی کنید.
- تحلیل رقبا: بررسی رقبا و شناخت رقابت های موجود در بازار.
- شناخت مشتریان هدف: تعیین کردن مشتریان ایده آل خود و درک نیازها و ترجیحات آن ها.
- تحلیل محیطی: بررسی عوامل محیطی مانند اقتصاد، قوانین و مقررات، تکنولوژی و فرهنگ های محلی.
- تعیین هدف ها و استراتژی ها:
- تعیین هدف های بازاریابی: مشخص کردن اهداف کلانی که می خواهید با ورود به بازار کسب کنید.
- تدوین استراتژی های بازاریابی: تعیین راهبردهایی که برای دستیابی به اهداف مورد نظر اجرا خواهید کرد. این شامل استراتژی محصول، قیمت گذاری، توزیع و تبلیغات است.
- تدوین برنامه عملیاتی:
- تعیین تعداد و توزیع محصولات: مشخص کردن نوع و تعداد محصولاتی که به بازار عرضه خواهید کرد و چگونگی توزیع آن ها.
- تعیین سیاست قیمت گذاری: تعیین قیمت های محصولات و خدمات بر اساس رقبا، هزینه ها و ارزش محصول.
- انتخاب کانال های توزیع: تعیین چگونگی ارائه محصولات به مشتریان و انتخاب کانال های توزیع مناسب.
- برنامه تبلیغاتی: تعیین استراتژی های تبلیغاتی و بازاریابی برای جذب مشتریان و افزایش شناختگری.
- مدیریت مالی:
- برآورد هزینه ها و درآمدها: تخمین هزینه های مرتبط با ورود به بازار و تعیین منابع مالی مورد نیاز.
- مدیریت سرمایه: بررسی مالی شرکت و مدیریت منابع به منظور تامین مالی برای ورود به بازار.
- برنامه زمانبندی:
- تعیین زمان بندی عملیات: مشخص کردن تاریخ ها و مهلت ها برای اجرای مراحل مختلف پلن ورود به بازار.
- مدیریت ریسک:
- شناسایی و مدیریت مخاطرات: تشخیص ممکن های خطر و طراحی راهبردهایی برای کاهش آن ها.
- پلان بحران: تدوین یک برنامه بحران به منظور مواجهه با موقعیت های ناگوار.
- پیش بینی و ارزیابی:
- تعیین شاخص های عملکرد: مشخص کردن معیارهایی برای اندازه گیری موفقیت و پیشرفت در ورود به بازار.
- پیش بینی نتایج: تخمین اثرات مختلف استراتژی ها بر روی عملکرد مالی و بازاریابی.
انواع استراتژی برای قیمت گذاری
از دیدگاه دکتر میثم شکری ساز استراتژی قیمت گذاری یک بخش مهم از استراتژی بازاریابی است که به تعیین قیمت محصول یا خدمات شما برای مشتریان می پردازد. این استراتژی باید با هدف ها، رقبا، نیازهای مشتریان و استراتژی کلان شرکت هماهنگ باشد. در ادامه، تعدادی از استراتژی های قیمتگذاری متداول را معرفی می کنیم:
- قیمتگذاری استراتژی پایین (Low Pricing):
- با این استراتژی، شما محصول یا خدمات خود را با قیمتی پایین تر از رقبا عرضه می کنید.
- مناسب برای جلب مشتریان حساس به قیمت و رقابت با رقبا در ارزانترین قیمت.
- قیمتگذاری استراتژی بالا (Premium Pricing):
- در این استراتژی، محصول یا خدمات شما با یک قیمت بالا و ارزش بیشتری عرضه می شود.
- مناسب برای محصولات با کیفیت بالا یا برندهای معتبر.
- قیمت گذاری استراتژی تخفیف و تخفیف های ویژه (Discount and Promotional Pricing):
- این استراتژی به تخفیف های موقتی، کوپن ها، فروش ویژه و پیشنهادات تخفیفی برای جذب مشتریان و افزایش فروش معتبر است.
- قیمت گذاری استراتژی مبنای تقاضا (Demand-Based Pricing):
- در این استراتژی، قیمت بر اساس تقاضا تعیین می شود. به عنوان مثال، قیمت ها در اوج تقاضا بیشتر و در زمان های کم تقاضا کمتر می شوند.
- قیمت گذاری استراتژی پکیج (Bundle Pricing):
- در این استراتژی، محصولات یا خدمات مختلف به صورت یک بسته و با یک قیمت کل عرضه می شوند، که ارزش افزوده را افزایش می دهد.
- قیمت گذاری استراتژی رقابتی (Competitive Pricing):
- در این استراتژی، قیمت محصول یا خدمات شما به میزانی تعیین می شود که با رقبا رقابت پذیر باشد و مشتریان را جذب کند.
- قیمت گذاری استراتژی پیش بینی (Penetration Pricing):
- با این استراتژی، قیمت به طور موقت پایین تر از قیمت نهایی تعیین می شود تا مشتریان جدید جذب شوند. سپس، با گذر زمان، قیمت به مرور افزایش می یابد.
این مطلب ادامه دارد…