از نگاه دکتر میثم شکری ساز تکرار در موسیقی نقش بسیار مهمی را ایفا می کند. تکرارها در قطعات موسیقی به عنوان الگوهای تکراری از اندازه، ملودی، ریتم، موتیف ها و ساختارها استفاده می شوند. این الگوها به گونه ای می باشند که تاثیر احساسی و زیبایی برای قطعه ایجاد می کنند.
طبق صحبت های دکتر میثم شکری ساز تکرار در موسیقی دو وظیفه مهم را بر عهده دارد. اولاً، باعث ایجاد وحدت و همگانی در قطعه می شوند. با تکرار موتیف ها و الگوها، اجزای مختلف قطعه به هم پیوسته و ارتباطی میان آن ها برقرار می گردد. این ارتباطات به شنونده کمک می نماید تا قطعه را به عنوان یک واحد کامل و یکپارچه درک کند.
ثانیاً، تکرار در موسیقی به شنونده اجازه می دهد تا پیش بینی کند و با قطعه همراه شود. در زمانی که الگوها تکرار می گردند، شنونده با آن ها آشنا شده و انتظارهایی نسبت به آینده قطعه پیدا می کند. این انتظارها و پیش بینی ها، لذت گوش دادن به موسیقی را افزایش می دهند و به شنونده احساس تعامل با قطعه را القا می کنند.
بنابراین، حذف تکرارها از یک قطعه موسیقی می تواند به وزن قطعه و بار معنایی آن آسیب برساند. با حذف تکرارها، الگوها و ارتباطات بین اجزای قطعه قطع می شود و قطعه یکپارچگی خود از دست می دهد. همچنین، شنونده از امکان پیش بینی و تعامل با قطعه محروم می گردد که ممکن است تاثیر منفی بر تجربه موسیقی او داشته باشد.
بنابراین، برای حفظ همگانی و سازگاری قطعه موسیقی، تکرارها و سایر علامت ها و قواعد موسیقی باید رعایت شوند. اجرای همگام با این اصول و قواعد، به قطعه اجازه می دهد تا به طور کامل بیان شود و تجربه گوش دادن به آن برای شنونده را بهبود بخشد.
اهمیت تکرار در موسیقی
- حفظ ساختار و انسجام قطعه: ساختاری منسجم و قابل پیش بینی می دهد. بدون این تکرارها، قطعه می تواند پراکنده و بی نظم به نظر برسد، که این موضوع نه تنها به شنوندگان، بلکه برای اجراکنندگان نیز مشکل ایجاد می کند.
- تأکید بر بخش های مهم موسیقی: تکرار بخش های خاصی از موسیقی می تواند به تأکید و برجسته کردن آن ها کمک کند. این امر به شنونده کمک می نماید تا پیام و احساسات اصلی قطعه را بهتر بشناسد.
- کمک به یادآوری و شناسایی قطعه: تکرار ملودی ها و ریتم ها باعث می شود که قطعه موسیقی به راحتی در ذهن شنونده ماندگار گردد. این امر به خصوص در موسیقی های پاپ و کلاسیک که هدف آن ها ایجاد ارتباط عمیق با مخاطب است، بسیار مهم می باشد.
- ایجاد تنوع از طریق واریاسیون: تکرار همراه با واریاسیون ها می تواند تنوع و جذابیت بیشتری به موسیقی ببخشد. این امر به خصوص در فرم هایی مانند واریاسیون های اثر باخ مشاهده می شود.
علامت های تکرار
هر کدام از علامت های تکرار در موسیقی نقش خاصی در اجرای قطعات دارند. در اینجا توضیح مختصری درباره هر یک از این علائم ارائه می دهیم:
- گزش :(Mordent)گزش یکی از علامت های تکرار درموسیقی است که به اجرای سریع یک نت با نت بالایی یا پایینی آن اشاره دارد. دو نوع گزش وجود دارد:
- گزش بالا :(Upper Mordent) شامل نواختن نت اصلی، نت بالایی و سپس بازگشت به نت اصلی.
- گزش پایین :(Lower Mordent) شامل نواختن نت اصلی، نت پایینی و سپس بازگشت به نت اصلی.
- تریل :(Trill)تریل به تعویض سریع و مکرر بین نت اصلی و نت بالایی آن گفته می شود.
- قلاب :(Turn) قلاب یکی دیگر از علامت های تکرار درموسیقی می باشد که شامل نواختن نت اصلی، نت بالایی، بازگشت به نت اصلی، نت پایینی و سپس بازگشت مجدد به نت اصلی است.
- دولا خط تکرار: این علامت با دو خط عمودی و دو نقطه نشان داده میشود. وقتی در پایان یک بخش باشد، نشان میدهد که باید بخش مشخصی از موسیقی تکرار شود.
- تکرار یک عبارت: این علامت معمولاً با خطوط و نقاط مشخص می شود و به معنای تکرار یک عبارت خاص می باشد که در متن موسیقی آمده است.
- تکرار یک میزان: این علامت با یک خط عمودی و دو نقطه (مشابه دو نقطهی تکرار) نشان داده می شود و به معنای تکرار یک میزان قبلی است.
- فاین :(Fine) این علامت نشان دهنده پایان قطعه است پس از تکرار. موسیقیدان باید نواختن را تا رسیدن به این علامت ادامه دهد.
- دال سنیو :(Dal segno)این علامت به معنای “از علامت” است و نشان می دهد که نوازنده باید به علامت رسید برگردد و از آنجا شروع به نواختن کند.
- اِستکاتو :(Staccato) این علامت با نقطهای بالای یا زیر نت نشان داده می شود و به معنای نواختن نت ها به صورت کوتاه و جدا از هم است.
از نگاه دکتر میثم شکری ساز علامت های تکرار درموسیقی به نوازندگان کمک می کنند تا قطعات موسیقی را با دقت بیشتری اجرا نمایند و همچنین به آهنگسازان اجازه می دهند تا احساسات و تفاسیر خاصی را در موسیقی خود به نمایش بگذارند. رعایت دقیق این علائم در اجرا، باعث می شود که موسیقی به شکل صحیح و با تمام جزئیات مورد نظر آهنگساز نواخته شود.
انواع تکرار در موسیقی
بر باور دکتر میثم شکری ساز تکرار درموسیقی به استفاده مکرر از عناصر موسیقایی مانند ملودی، ریتم، هارمونی یا حتی یک جمله موسیقایی خاص در طول یک قطعه گفته می شود. تکرار می تواند به شکل های مختلفی ظاهر شده و نقش های متفاوتی در ساختار و بیان موسیقی ایفا کند. در ادامه، برخی از انواع تکرار در موسیقی را توضیح می دهیم:
- تکرار ملودی: تکرار یک ملودی در طول یک قطعه می تواند به شناسایی و به یاد ماندن آن کمک کند. این روش در بسیاری از سبک های موسیقی از جمله موسیقی کلاسیک و پاپ رایج است.
- تکرار ریتمیک: تکرار الگوهای ریتمیک نیز می تواند احساس انسجام و یکنواختی به موسیقی بدهد. این نوع تکرار در سبک های موسیقی رقص و پاپ بسیار متداول است.
- تکرار هارمونیک: در این نوع تکرار، ساختارهای هارمونیک مشابه یا یکسان در طول قطعه تکرار می شوند. این کار می تواند حس ثبات و هماهنگی ایجاد کند.
- تکرار فرم: از نگاه دکتر میثم شکری ساز فرم های موسیقی مانند فرم سونات، روندو، و فرم ترانه اغلب بر اساس تکرار بخش های مشخصی از موسیقی ساخته می شوند. برای مثال، در فرم ABAB، بخش A و بخش B به صورت متناوب تکرار می شوند.
- تکرار کلامی: در موسیقی هایی که شامل ترانه هستند، تکرار کلمات یا جملات می تواند تأثیر عاطفی و بیانی را تقویت کند. برای مثال، کورس های تکراری در ترانه های پاپ.
- استانزا: در موسیقی سنتی و فولکلور، تکرار استنزا یا بخش های شعری مشخص معمول است. این نوع تکرار به شنونده کمک می کند تا متن را به خاطر بسپارد.
- تکرار واریاسیون: در این نوع تکرار، عنصر اصلی تغییرات کوچکی می کند تا تنوع و جذابیت بیشتری ایجاد شود، بدون اینکه عنصر اصلی به کلی تغییر کند. موسیقی واریاسیون مانند «واریاسیونهای گلدبرگ» اثر باخ مثال خوبی برای این نوع تکرار است.
این مطلب ادامه دارد…